بیوگرافی داریوش اقبالی
بدون شک او پدیده ای درتاریخ موسیقی ایران است،ترانه های
داریوش از خواسته ها و افکار مردم ایران در سه دهه اخیر متاثر
گشته.داریوش افسانه است.اویکی از هزاران خواننده ایست که در
دوران معاصر چون ستاره میدرخشد.ترانه های او در ارتباطی نزدیک
با رنج و خوشی زندگی متداول ایرانیان است،مردمانی سختی کشیده
و دوستدار آزادی.او با بیانی ژرف و بدور از اغراق به بیان
احساسات ایرانیان می پردازد. موسیقی او همانند شعراش دارای نظم
است،احساسات ژرف و عمیق،از اینرو ترانه های داریوش درقلب
مردم جای دارد.
زندگینامه :
داريوش در ۱۵ بهمن ۱۳۲۹ (۴ فوريه ۱۹۵۱) در تهران به دنيا آمد. پدرش, محمود
اقبالي, از ملاکان آذربايجان بود. او دوران کودکي خود را در شهر ميانه, زادگاه پدر و
ماردش, گذراند, در همان دوران کودکي تنها خواهرش را, گيتي, که ۵ سال بيش
نداشت, از دست داد و اين حادثه موجب تيرگي هايي در رابطه پدر و مادرش شد.
اولين بار صحنه را در ۹ سالگي, در مدرسه شهر آرا, به مناسبت جشني تجربه کرد .
داریوش تحصیلات راهنمایی را در مدرسه فارابی کرج گذراند . یکی از معلمانش که
آذری زبان بود، برنامه هایی در سالن های ورزشی ترتیب می داد که داریوش در آن
سالن ها ایفای نقش می کرد مدتی بعد داریوش به تهران آمد و در دبیرستان مدائن
تحصیلاتش را ادامه داد، چندی نگذشت که به خاطر انشای خیلی صادقانه اش از
مدرسه اخراج شد . بعد این موضوع به دبیرستان آزادگان نارمک رفت . داریوش 2
سال از تحصیلاتش را در دبیرستان شاپور شهر سنندج گذراند و هنوز هم یادگاری
داریوش بر روی یکی از درخت های سنندج موجود است بعد از اتمام درس،
کارخوانندگی را به صورت حرفه ای آغاز کرد اولین ترانه ای داریوش که در 17
سالگی اجرا شد ترانه " پیمان شکسته " بود که ساخته خود داریوش و شعر زیبای
علی گزرسه بود، درسال 1349 زمانیکه داریوش 19 ساله شد به طور رسمی کار
خوانندگی را با ترانه همیشه جاوید " به من نگو دوست دارم " آغاز کرد .
آغاز کار حرفه ای :
داریوش توسط آقای حسن خیاط باشی راهی تلویزیون شد و با آقای فرشید رمزی که
در آن زمان کارگردان تلویزیون بود شروع به همکاری کرد . از آنجایی که در آن
زمان مملکت پارتی بازی بود، داریوش را به خاطر یه سری مسائل از تلویزیون
اخراج کردند، در آن موقع شاید تنها یکی دو آهنگ از داریوش پخش شده بود . بعد از
آن با ایرج جنتی عطائی آشنا شد و با او به راهش ادامه داد . بعد از ایرج با
هنرمندانی چون حسن شماعی زاده (آهنگساز چشم من، دستای تو و ...) ،بابک بیات
(آهنگسازخونه ،بن بست و ...)، بابک افشار ( آهنگساز آلبوم نفرین نامه ) و اردلان
سرفراز و مهمتر از همه به قول داریوش استاد تمام خواننده ها " پرویز مقصدی " که
پایه گذار موسیقی نوین در ایران بود ، همکاری کرد .
گروه شش و هشت :
داریوش با کیوان و افشین گروه شش و هشت را تشکیل دادند، ترانه های (شیطنت،
چه خوبه آدم همیشه و یاد اون روزهای شاد) مربوط به این گروه می باشد .
بهانه هاي استقلال طلبي و فعاليت فردي و تمايل به کسب عنوان و اشتهار به عنوان
يک خواننده ي منفرد, دلايل جدايي از گروه سه نفره به دنبال داشت.( لازم به ذکر
است که کيوان و افشين همواره به عنوان گروه ۲ نفره به فعاليت خود ادامه دادند.)
پس از جدايي از گروه ۳ نفره که به سبک ۶/۸ مي خوانندند, داريوش شروع به
خواندن ترانه هاي ملايم تر کرد, که در اين ميان ترانه ي " به من نگو دوست دارم "
متولد شد و به شکلي بي سابقه و دور از ميزان تصور و انتظار, ميان مردم گل کرد و
پس از آن داريوش به عنوان يک خوانده ي جوان, موفق به کسب هويت شد!
زندان :
داریوش در سال 1351 زمانی که 22 ساله بود به خاطر خوندن ترانه های (بوی
گندم، بن بست، جنگل، علی کنکوری و خونه) باعث بر انگیخته شدن خشم نظام
شاهنشاهی شد و به زندان قصر افتاد ساواک برای مدتی بدجوری پاپیچش شد و در
سن 23 سالگی دوباره به زندان اوین افتاد برای داریوش قابل قبول نبود که به خاطر
یک سری آهنگ و ترانه باید مورد باز پرسی قرار گیرد . داریوش به خاطر خوندن
این ترانه ها 2 سال و 2 ماه در زندان بود که 6 ماه را در سلول انفرادی سپری کرد.
داریوش علت محبوبیت خود را چنین بیان میکند : سعی کردم خودم باشم، صادق
باشم، سعی کردم با مردم رو راست باشم، و این همان رازی است که می تواند هرکس
را در قلب های مردم جای دهد.
پاشیدن اسید :
پاشیدن اسید روی داریوش هنرمند محبوب ایران : مدتی تیتر اصلی روزنامه ها و
مجلات شده بود داریوش در این باره چنین می گوید : یادمه روی صحنه بودم و داشتم
ترانه ی نفرین نامه رو می خوندم که یک دفعه احساس کردم که صورتم گرم شده بعد
که متوجه شدم دیدم زنی با یک لیوان آبجو خوری روی صورتم اسید پاشیده
خوشبختانه در مجاورت با هوا خاصیت اسید کم شده و آسیب جدی بر من وارد نشد،
نمی دونم این عشق بود، نفرت بود، چی بود که این زن رو مجبور به این کار کرد.
بازیگری :
داریوش عزیز در هنر بازیگری سینما نیز فعالیتی هر چند کم اما ماندگار داشته و در
این میان صدای او زینت بخش بسیاری از فیلمها ی آن دوران بوده و در بسیاری از
مواقع آهنگهای او از خود فیلم ماندگار تر شده است .
یاران (۱۳۵۳)
با بازی فرزان دلجو و داریوش و آیلین ویگن(در ۱۷ سالگی) جزء اولین
فیلمهای ساخته شده توسط سینماگران جوان بود (معمولا تو این فیلمها آیلین و فرزان
دلجو نقش اصلی داشتند) ودر این فیلم داریوش حدود نیم ساعت بازی کرده اما در
فهرست بندی فیلم جایگاه نقش دوم مرد به او داده شده است موسیقی و خواننده
فیلم فریدون فروغی و شاعر ترانه ی فیلم ایرج جنتی عطایی می باشد.
فریاد زیر آب (۱۳۵۶)
فیلمی از سیروس الوند با بازیگری داریوش، فرزانه تائیدی، بهروز به نژاد، شهره،
کیومرث ملک مطیعی، هنگامه، عنایت بخشی، در این فیلم داریوش نقش محوری رو
بازی می کنه موسیقی فیلم هم آهنگهایی از بیات و دو ترانه ی فریاد زیر آب و
اجازه با صدای ماندگار داریوش و شاعر ترانه ی فریاد زیر آب هم ایرج جنتی
عطایی وشاعر ترانه ی اجازه رضا عطایی می باشد به نظر من این دوترانه مثل
اکثر ترانه هایی که داریوش عزیز خوانده است شاهکارند.
- داريوش ترانه ي زندوني , که جزو ترانه هاي سياسي او به شمار ميآيد, را براي
فيلم گذر اکبر و زهره را براي فيلم رهايي خواند.
همچنین داریوش در هنر عکاسی نیز صاحب سبک است .
مهاجرت :
پس از انقلاب دیگر عرصه ای برای داریوش و هنرش نبود .
البته او بخاطر معالجه صدمات ناشی از اسید پاشی به خارج از ایران رفته بود و در
زمان انقلاب در ایران حضور نداشت . پس از آن نیز به ایران بازنگشت .
و در مهر ماه ۱۳۵۷ (۱۹۷۸) به انگلستان و به شهر برموس نقل مکان کرد و پس
از دوسال اقامت در آنجا به دعوت احمد محمودعازم آمریکا شد.
او سالها به همراه همسر دومش (فیروزه که خیلی هم او را دوست داشت ) و دخترش
( بیتا ) در ایالت کالیفرنیا امریکا زندگی کرد. جالب است بدانید داریوش سه بار
ازدواج کرده اما به گفته خودش تنها یک بار عاشق شده و آن هم مربوط می شود به
زمان جوانی او و پیش از انقلاب که دختر مورد علاقه اش در حادثه رانندگی از بین
می رود و ترانه (شقایق) را در غم او می خواند و باز هم به گفته خودش هر بار که
این ترانه را اجرا می کند با تمام وجود می خواند اما هیچ گاه نتوانسته مثل بار اول
بخواند .
- اولین بارایشان در سال ۱۹۹۸ در پاریس (خانم ونوس) را ملاقات کردند در سال ۲۰۰۳
از ایشان تقاضای ازدواج کردند وبه تازگی صاحب فرزندی شدند که اسمش را
" میلاد " گذاشتند . گفته می شود از الآن میکروفون دست می گیره و با صدای
کودکانه اش ترانه های پدر را زمزمه میکند ! شاید دنباله رو راه پدر باشد ...
به هر حال داریوش در حال حاضر به همراه همسر سومش ( ونوس ) در فرانسه و در
منطقه ای از پاریس زندگی میکند . اما تقریبا هر ماه برای دیدن دخترش بیتا ( که
پیش مادرش فیروزه زندگی میکند ) به لس آنجلس سفر میکند .
اعتیاد :
در دهه پنجاه خورشیدی با اسید پاشی به داریوش , وی مدتی در بیمارستان بستری
شد. برای کاهش درد به وی مرفین داده میشد و تکرار این کار باعث شد تا وی
گرفتار اعتیاد به مواد مخدر شود. به گفته خود داریوش تا قبل از این ماجرا آشنایی
وی با مواد مخدر اندک بوده است.
پس از سالها اعتیاد وی سرانجام تصمیم به ترک میگیرد و به کمک متخصصان موفق
میشود اعتیاد را ترک کند.
سال 2000 :
داریوش کارش را ادامه داد تا اینکه از 2000 گفت سال 2000 سالی که همه از
همهمه های یکی شدن به من شدن روی می آوردند . ترانه سال 2000 که در آن
زمان برای مردم غیر باور و همه زیر لب می گفتند: داریوش از چه میگوید...؟ از
سقوط، از فرار، از شکفتن فلز آری غیر باور بود در زمانی که اوج محبت بود از سال
2000 بگویی، آری به شب های پر از قصه رسیدیم به سال 2000 وقتی که سال
میلادی داشت ورق می خورد، بودند کسانی که ترانه 2000 را زمزمه میکردند آن
لحظه بر داریوش چه گذشت ...؟ اما بر خلاف تصور سال2000میلادی برای داریوش
شروعی دوباره بود، بهتر بگویم تولدی دوباره داریوش در این سال توانست از دست
اعتیاد خلاص شود، بیماری که چندین سال دامن گیر او بود اعتیاد بیماری که امروزه
دامن گیر جامعه ما شده، در مورد اعتیاد سخن گفتن زیاد است از سال 2000 داریوش
دامنه ی فعالیت خود را وسیع تر نموده و به حمایت از هموطنان دردمندش، که از
بیماری اعتیاد رنج می بردند، سازمان مرکز بهبودی ایرانیان را، همراه یاران دیگرش
تأسیس نمو د. با پایه گذاری بنیاد آینه و عضویت در سازمان عفو بین الملل، فعالیت
های اجتماعی او گسترده تر گردید . او در این راستا می کوشد تا با پیام بهبودی و
ارائه آگاهی، پیشگیریی و مبارزه با همه آسیب های اجتماعی، بخصوص بیماری
اعتیاد، فضایی سالم برای هموطنان در آتش نشسته سرزمینش بوجود آورد . گفته
میشود از زمان تأسیس بنیاد آینه تاکنون نزدیک به ۴۰ هزار نفر ترک اعتیاد
کردهاند. داریوش تصمیم به گسترش کار خود می گیرد و برنامه آینه را در تلویزیون
های 24 ساعته ادامه می دهد وی همچنین در همایشها و کنفرانسهای متعدد ترک
اعتیاد شرکت کرده است.
- داریوش هرگز با عقاید تحمیلی به اجتماع خود سازگار نبود،ترانه های او حاصل
اشعار و موسیقی انسانهایی وارسته چون : شاملو ،نادرپور ،جنتی عطایی ،قنبری و
بیات است.این موضوع سبب گشت تا ترانه های او در رابطه با عشق ،صلح ،آزادی و
عدالت سروده شوند.
- ترانه ها و پیامهای داریوش بسیار جلوتر از تفکرات عصر اوست.
حتی جهان عرب نیز با سبک غنی داریوش آشناست و ترانه های او را پذیرفته
است،از این رو در فستیوال موسیقی،فیلم ورسانه های تصویری که در بحرین برگذار
شد داریوش بعنوان نماینده سبک معاصر و منحصر بفرد موسیقی ایران این سبک را
به جهان معرفی کرد و برنده " بالاترین نشان صلح " گشت. وی در مراسم اختتامیه
این جشنواره ندای آزادی را بخصوص برای سرزمین مادری خود ایران، سرداد .
آثار :
کارهای او شامل بیش از ۲۰۰ ترانه در 32 آلبوم است.
داریوش کنسرت های بیشماری را در تالارهای بزرگ جهان چون (نوتابلی ومبلی در
لندن) (کارنگی هال در نیویورگ) (کندی سنتر در واشنگتن دی سی) (کنسرتوس در
استکهلم) (گرک تیاتر در لس آنجلس) (یونیور سال آمفی تئاتر در لس آنجلس) و
(استادیوم تنیس اویشن کلاپ در دبی) به اجرا در آورده است.
جوایز و افتخارات :
- جایزه سیمون و رونالد رایت بابت حمایت از حقوق اقلیت سال ۲۰۰۵
-نشان صلح در فستیوال فیلم، موسیقی و رسانههای تصویری بحرین
- جایزه بینالمللی شر به خاطر فعالیت های پیوسته در ارتباط با اعتیاد و معضلات
اجتماعی.
از زندگانی ام گله دارد جوانی ام
شرمنده جوانی از این زندگانی ام
دارم به دل هوای صحبت یاران رفته را
یاری کن ای اجل که به یاران رسانی ام